دوست من ! آنقدر ها كه دوستت دارم دوست ات نيستم
ران های سپید عرق کرده و سرخ میان نازکی گل های پارچه ای سینه ریز خطی میان نرمی و کشید ه گی شیرینیِ طبیعت صورتیِ شفاف آغاز و پایانِ دنیاست آرام ! برهنه گی لطافت و نیاز کمی صداقت می طلبد .
بانو لبان ات طعم شعر دارند، باز هم پیاله ی حافظ بودی
ارسال یک نظر
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر