۱۳۸۹/۰۳/۲۶

هایکو پرانی


1.
قسم خوردم
تا ننویسد کلامی نباشد
دروغ گفتم
من شهوتی ترم.
٢.
شوری لهجه ام را
از فرسنگ ها قدم
مز مزه می کند
آن حوری باکره
٣.
پوچی
صادقانه ترین
ظرف کهنه سفالین
۴.
بهشت و دوزخ
دروغ اساطیر
شراب و حوری
خواب مستی
۵.
ترسیم اندام ات
معماری پوست و استخوان
مناظر و مرایا افسانه اند
۶.
هرزگی های من
مکاشفات شب و روز اند
وقتی
برای بودن
دست و پا می زنم
٧.
علینجفی مرد
بسیار گریستند
و من هنوز می خندم
آه این کودک
دیگر بزرگ نخواهد شد.

هیچ نظری موجود نیست: